بیست و پنج شب سپری شد خبری از تو نشد
از اجل یک خبری شد ، خبری از تو نشد
هرکه را می نگرم سهمی از این سفره گرفت
سهم ما خون جگری شد ، خبری از تو نشد
غالبا پشت در بسته خبرهایی هست
کارمان در به دری شد خبری از تو نشد
فال فرخنده شب قدر مرا حافظ خواند
چه مبارک سحری شد خبری از تو نشد
اللهم عجل لولیک الفرج
اصلا این ماه عجب حال و هوایی دارد !
رمضان در دل خود کرب و بلایی دارد !
کام خشکیده و لبهای ترک خورده ی ما !
در تب روضه ی تو شور و نوایی دارد !
پای سجاده ی احیا و مناجات سحر !
جز ولای تو دل ما چه دعایی دارد ؟
بارها عهد شکستیم و تو با ما ماندی !
چه کسی جز تو چنین مهر و وفایی دارد ؟
مال و جان ؟ همسر و فرزند ؟قبول است آقا ؟
کربلایی شدن ما چه بهایی دارد ؟
دست میگیرد و دل می برد و می بخشد
این حسین کیست که اینگونه عطایی دارد ؟
دلمان لک زده یک بار زیارت برویم
دل غم دیده ی ما نیز خدایی دارد !
با لب تشنه و در گرمی ظهر رمضان
بردن نام تو آقا چه صفایی دارد !
یا ابا عبدالله الحسین (ع)
سلام بر رمضان
رمضان شهر عشق و عرفان است
رمضان بحر فیض و احسان است
رمضان ماه عترت و قرآن است
رمضان ماه تجدید عهد و پیمان است
رمضان انسداد جاده ی نور در گذرگاه هر مسلمان است
رمضان چلچراغ نور افشان در شبستان قلب انسان است
رمضان ماه شب زنده داری عشاق است
رمضان ماه بیدارباش وجدان است
رمضان مله اشک و ناله و آه است
رمضان راه برگشت هر پشیمان است
رمضان ماه اسایش قلوب بشر است
رمضان ماه پالایش تن و جان است
رمضان ماه تسلیم در برابر خالق است
رمضان ماه تمرین کار نیکان است
رمضان چشم عطای خدا
ماه عفو و بخشش و غفران است
رمضان شاخسار بحر و بار
غرفه ای از بهشت رضوان است
رمضان بارگاه بسم الله
ماه ایثار در ره ایمان است
رمضان ماه تحصیل و دانش و تقوا
جلوه گاه رحیم و رحمان است…
رمضانتان نورانی…