میگویند شیشه ها احساس ندارند
ولی هنگامی که با انگشت روی شیشه ی بخار گرفته نوشتم:
حسین
آرام گریست
عباس جان!از تو که می نویسم تمام کلمات خیس اند و در سکوت یاد تو چیزی جز دریا نمیگذرد
ای ایستاده ترین دریا!مشک خالی ات اشتیاق تمام آب های جهان را برانگیخته است تا قطره قطره تو را فریاد کنند
امروز کتاب عاشورا را که ورق میزنی با مقدمه عباس آبرو میگیرد تا بلندترین شعر خون به نام تو سروده شود و به امضای حسین علیه السلام برسد.
بوسه میزنم بر دستانی که از مسیر فرات برگشت تا نمایش وفا را در قلب هر مسلمان به تعزیه بنشاند
از آن روز تمام رود ها سراسیمه پی تو می گردند…
یا صاحب الزمان
ببین:گناه دلم را ز پا در آورده
برای این دل درمانده ام شفا بنویس
درون دفتر خود از میان منصب ها
همیشه روبروی نام من گدا بنویس
بیا برای من و اربعین امسالم
اگر که زحمتتان نیست کربلا بنویس
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نکنید…
شاید از دور علمدار حسین
مشک طفلان بر دوش
زخم و خون بر اندام
می رسد تا که از این آب روان
پرکند مشک تهی
ببرد جرعه آبی برساند به حرم
تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام…
آب را گل نکنید
تا که شرمنده نگردد عباس
تا که پژمرده نگردد گل یاس
هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریه های هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم است
من بمیرم!سر به زانوی غم است
شیعیان مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
شیعیان بس نیست غفلتهایمان؟
غربت و تنهایی مولایمان؟
عمه زینب!
جانم عزیزم!
عمو عباسم کجاست عمه؟!
عزیزکم!عمو رفته پیش خدا…
عمه!
جانم؟؟؟
خونه ی خدا بالای نیزه هاست؟؟؟!!!
اصغرم رعنا شده / روی نیزه خنده های آخرش زیبا شده
قد کشیده روی نی / قد و بالای گلم اندازه ی سقا شده
کودکم مردی شده / بین سرها سر درآورده چقدر آقا شده
آبرویم را خرید / افتخار مادرش در پیش مادر ها شده
دید امامش بی کس است / مثل زهرا در حمایت از امامش پا شده
اصغرم بر نیزه و… / بین لشکر بر سرگهواره اش دعوا شده
مثل عباس کسی هست دلاور باشد
با همه تشنگی اش یاد برادر باشد
مثل عباس کسی هست که سقا باشد
جگر سوخته اش حسرت دریا باشد
مثل عباس کسی هست ابابیل شود
بال و پر سوخته همسایه ی جبریل شود
هیچکس مثل ابالفضل وفادار نبود
لایق تشنگی و اسم علمدار نبود
پشت این پنجره بر طبل عزایش بزنید
یا اباالفضل بگویید و صدایش بزنید
پشت این پنجره خوب است مناجات کنید
خواهش از صاحب این قبله حاجات کنید
هرکسی خواست که فردا به شفاعت برسد
یا اباالفضل بگوید به سلامت برسد
خداوندا از تو می خواهم
نه مثل مختار بعد از واقعه!
نه مثل حربن ریاحی میان واقعه!
و نه مثل توابین بعد از واقعه!
بلکه مثل عباس در تمام واقعه!
مثل مسلم پیشتاز واقعه!
در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده ایم!
سخن بی تو مگر جای شنیدن دارد!
نفسم بی تو مگر نای دمیدن دارد!
علت کوری یعقوب نبی معلوم است
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟!
یک عاشورای دیگر گذشت…
ما ماندیم و وعده هایمان…
ما ماندیم و قول هایمان …
ما ماندیم و عهد هاییکه در میان اشک ها با خدای حسین بستیم…
توبه کردیم به عشق راه حسین…
ما بیشتر حسینی شدیم…
تا عاشورای دیگر چقدر حسینی میمانیم؟
حسین به نظاره نشسته است…
به نظاره مریدانش…
که چقدر پای اشک هایشان ایستاده اند…
چه میکنی ای دل…
حسینی می مانی یا میروی؟!
منو شرمنده ی حسینم نکن!!!