دارد تمام میشود...
02 آذر 1393
دارد تمام میشود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع میشود
تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو
شبهای آخر است…گدا را حلال کن
این هم بساط نوکر بی دست و پای تو
ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم
چشمان خشک ما خجل از این عزای تو
هرروز روز تو همه جا محضر شما
یعنی که هست هرچه زمین کربلای تو
میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت
وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو
کی دست خالی از در این خانه رفته است
دست پر است تا به قیامت گدای تو
تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس
گریه کند برای تو صاحب عزای تو
گریه کن تو حضرت زهراست والسلام
جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو
تازه به شام میرسد از راه قافله
تازه رسیده نوبت تشت طلای تو